مقدمه
با توجه به اینکه دین مبین اسلام آخرین ودر عین حال جامع وکاملترین تمام ادیان آسمانی، وهم چنین معلم وپیام آور آن محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم بهترین وآخرین پیامبر بوده ؛ لذا سنت ویا حدیث شریف، طریقه وروش پربار ایشان از لحاظ اینکه دومین دستور فکری وعملی مسلمانان ویا به عبارت دیگر دومین مصدرشریعت اسلامی ودر عین حال مبین ومفسر مصدر ومنبع اول آن که همانا قرآن کریم است به شمار میرود، در دین مقدس اسلام از اهمیت وجایگاه خاصی برخوردار می باشد.
مقام وجایگاه مخصوص وویژۀ سنت نبوی را در دین مبین اسلام به طور اجمال و بسیار کوتاه می توان از مقام وجایگاه صاحب آن که محمد صلی الله علیه وسلم است درک نمود که خداوند متعال در آیه ای از آیات قرآن کریم وظیفه ومسوولیت بزرگ پیامبرش را مشخص ساخته، فرموده است: « وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿ ۱: سورۀ نحل: ۴۴﴾ .”و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى و امید که آنان بیاندیشند “.
پیامبر صلی الله علیه وسلم به تاسی از این آیه کریمه وآیات مشابه دیگر در جریان بیست وسه سال نبوت ورسالتش تمام احکام کلی موجود در قرآن را به وسیلۀ گفتار وکردارش واضح، ومسایل مبهم آن را روشن، وآیات عام ومطلقش را مخصوص ومقید ساخت.
لذا به طور بسیار فشرده میتوان گفت که فهم قرآن کریم وسپس عمل نمودن به احکام آن بدون در نظر داشت سنت نبوی امریست بس مشکل وغیر ممکن ! واز همین جاست که پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از توصیه های تاریخی وارزشمند خویش که به مسلمانان نموده بودند، فرمودند: « تَرَکْتُ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا کِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّهَ نَبِیِّه». (۹: ۳۲۱).
یعنی من در میان شما بعد از خودم دو چیز را گذاشته ام که در صورت تمسک وچنگ زدن به آن هرگز گمراه نخواهید شد، یکی آن کتاب الله ودیگرش سنت پیامبرش می باشد.
سنت ویا حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم همان طوریکه بهترین ومصوون ترین وسیله ایست برای فهم ودرک قرآن وعمل نمودن به احکام آن، ونیز همان طوریکه سنت وطریقۀ پاک ومبارک پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از اسباب عمدۀ نجات از ضلالت وگمراهی به شمار میرود، هم چنان یگانه وسیلۀ نجات وبیرون رفت از هرگونه نزاع واختلاف نیز به شمار میرود. چنانچه پیامبر صلی الله علیه وسلم در این مورد تصریح نموده فرمودند: « فإنه من یعش منکم فسیری اختلافا کثیرا، فعلیکم بسنتی وسنه الخلفاء الراشدین، تمسکوا بها وعضوا علیها بالنواجذ، وإیاکم ومحدثات الأمور، فإن کل محدثه بدعه، وکل بدعه ضلاله ». ( ۵ : ۴۳۳).
یعنی از شما کسیکه بعد از من زنده بماند حتما اختلافات ودگرگونی های زیادی را مشاهده خواهد کرد . پس پیروی نمودن از سنت وروش من، ونیز از سنت وروش خلفای راشدین را بر خود لازم قرار داده وبه شدت به آن چنگ بزنید، واز بدعات وامور نو وتازه ایجاد شده پرهیز نمایید ؛ زیرا هر چیز نو وتازه ساخته شده (در دین ) بدعت به شمار رفته، وهر بدعت گمراهی را به دنبال دارد.
با توجه ودقت در آیت واحادیث فوق جایگاه رفیع سنت را در دین مقدس اسلام هرکس میتواند به خوبی درک کند وباور بنده هم اینست که هر مسلمانیکه به رسالت وپیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم ایمان داشته واز آن جناب به صفت مقتدا وپیشوای حقیقی اطاعت وپیروی نماید، حتما ازاهمیت وارزش سنتش در دین اسلام نیز آگاهی خوبی خواهد داشت. معنا ومفهوم لغوی واصطلاحی سنت
الف: معنای لغوی سنت:
در مورد معنا ومفهوم لغوی سنت باید گفت که واژه ویا اصطلاح (سنت) در قرآن کریم وسنت مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وهم چنان در لغت وزبان عربی معنای راه وروش، طریقه وشیوه را – خوب باشد آن طریقه ویا بد – افاده میکند. وجمع آن سُنَن است ( ۶: ۱۳۷۷۵) .
چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم کفار ومنکرین این امت را از پیروی نمودن راه وروش بد پیشینیان که در نهایت وپایان کار هلاک شدند، اخطار داده فرموده است: « فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّه الْأَوَّلِینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّه اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّه اللَّهِ تَحْوِیلًا» ” پس آیا جز سنت [و سرنوشت شوم] پیشینیان را انتظار مىبرند و هرگز براى سنتخدا دگرگونى نخواهى یافت ” ( ۱: فاطر: ۴۳).
هم چنان پیامبر صلی الله علیه وسلم امت وپیروانش را از تقلید کور کورانۀ روشهای نادرست اغیار ودیگران (یهود ونصاری) اخطار داده، فرموده است: « لتتبعُنَّ سَنَنَ من کان قبلکم » ” یعنی متوجه باشید که شما (متاسفانه) روش وطریقه های مذموم پیشینیان را تعقیب وپیروی می کنید”. ( ۴: ۱۵۳۵).
طوریکه خوانندۀ گرامی ملاحظه مینماید در آیت وحدیث فوق سنت به معنای طریقه ویا شیوۀ بد استعمال شده است، اما مثال اینکه سنت مطلق روش وطریقه را – خوب باشد آن روش ویا بد – نیز گفته میشود، این حدیث شریف است که پیامبر صلی الله علیه وسلم دران پیروانش را به پیروی نمودن از روش های نیک وپرهیز نمودن از روش های بد توصیه نموده، فرموده است: « مَنْ سَنَّ فِى الإِسْلاَمِ سُنَّهً حَسَنَهً فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا بَعْدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَىْءٌ، وَمَنْ سَنَّ فِى الإِسْلاَمِ سُنَّهً سَیِّئَهً کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَىْءٌ » (۱۰ :۸۶ ).
یعنی کسیکه در اسلام راه وروش خوبی را بنا کند، پس حتما می رسد برایش اجر وپاداش بنا نمودن آن سنت ویا طریقۀ حسنه، وهم چنان اجر وپاداش کسانیکه بعد از وی به آن طریقه وروش عمل نموده اند ، بدون اینکه از ثواب عمل کنندگان چیزی کاسته شود، هم چنان برعکس کسیکه در اسلام سنت وطریقه بدی را بنا نهد، پس حتما می رسد بروی گناه ایجاد وبنا نمودن آن طریقۀ بد، وهم چنان گناه کسانیکه بعد از وی بر آن طریقه عمل نموده اند ، بدون اینکه از گناه ایشان چیزی کاسته شود.
ب : معنای اصطلاحی سنت، ویا کاربرد سنت نزد علما:
با توجه به اصطلاحات مخصوص ویا اغراض واهداف نسبتا متفاوت علمای حدیث، عقاید اسلامی، فقه واصول فقه، واژه ویا کلمۀ (سنت) نزد هریکی از ایشان، کار بردهای متفاوتی داشته است.
چنانچه در اصطلاح علمای حدیث ویا محدثین، سنت مرادف ومماثل حدیث بوده وبر قول، فعل، تایید ویا سکوت پیامبر صلی الله علیه وسلم، یکسان اطلاق میگردد.
بلکه نزد ایشان فراتر از (قول، فعل وتقریر) صفات وروشهای اخلاقی، وهم چنان صفات ومشخصات خِلقی ویا جبلی پیامبر صلی الله علیه وسلم را که از آن به عنوان شمائل نیز تعبیر می گردد، سنت گفته میشود.سنت در اصطلاح علمای اصول فقه که موضوع بحث ایشان را همانا شناسایی دلایل شرع تشکیل میدهد، یکی از دلایل معتبر احکام شرع به شمار رفته وبر هر قول، فعل ویا تقریریکه از پیامبر صلی الله علیه وسلم به غرض تشریع صادر شده باشد، اطلاق می گردد.
در اصطلاح فقهای مذاهب مختلف اسلامی که موضوع اساسی مباحث ایشان همانا احکام تکلیفی است، سنت مانند: فرض، واجب، مستحب ویا مندوب، حرام، مکروه، نام حکمی از احکام شرعی است که افراد مکلف را به فعل وانجام دادن آن ترغیب وتشویق داده میشود، طوریکه فاعل وعامل آن مستحق اجر وثواب گردیده، وتارک آن در صورتیکه ترکش مبنی بر عناد وتکبر نباشد، مستحق عقوبت الهی نمیگردد.
سنت در اصطلاح علمای اصول فقه که موضوع بحث ایشان را همانا شناسایی دلایل شرع تشکیل میدهد، یکی از دلایل معتبر احکام شرع به شمار رفته وبر هر قول، فعل ویا تقریریکه از پیامبر صلی الله علیه وسلم به غرض تشریع صادر شده باشد، اطلاق می گردد.
اما علمای سلف – مخصوصا علمای بخش عقاید اسلامی – ونیز برخی از فقها سنت را در مقابل بدعت به کار برده اند، وبر اساس این شیوۀ بینش ایشان، افراد ویا گروه هایی که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم، روش وطریقۀ صحابه، تابعین وتبع تابعین پیروی نمایند (اهل سنت) ویا پیروان سنت محسوب گردیده، وکسانیکه بر خلاف نقش قدم ایشان رفتار نمایند، از جملۀ (اهل بدعت) محسوب می گردند (۷: ۱۲-۱۶).
وبر همین اساس برخی از علمای سلف، مانند: امام احمد بن حنبل شیبانی وپسرش عبد الله بن الإمام أحمد، امام ابن ابی عاصم، امام ابو بکر خلال، امام ابوبکر مروزی وعلمای دیگر، زیر عنوان بارز (السنه )، ویا (اصول السنه) ویا (أصول اعتقاد أهل السنه) کتابهای ارزشمندی را تالیف نموده اند .
اما منظور ما از کلمه ویا واژۀ سنت در اینجا همانا معنای اولی آن است که با حدیث شریف مرادف می باشد.
جایگاه سنت در دین
با توجه به اینکه سنت پیامبر اسلام بعد از قرآنکریم در مرتبۀ دوم قرار داشته، وسایر اصول ودلایل شرعی متکی بر این دو اصل می باشد، از اهمیت وجایگاه خاصی برخوردار می باشد که تفصیل آن قرار شرح ذیل است.
سنت مانند قرآن وحی الهی است:
سنت ویا حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم، مانند قرآن کریم وحی الهیست. به عبارت دیگر آن دسته گفتار وکردار پیغمبر صلی الله علیه وسلم که جنبۀ تشریعی داشته باشد، از وحی نشأت میگیرد.
چنانچه خداوند متعال در این مورد تصریح نموده، فرموده است: « وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى »
” (پیغمبر) از سر هوس سخن نمىگوید. این سخن به جز وحیى که وحى مى شود نیست (۱: النجم: ۳-۴).
در پرتو آیت فوق باور ما مسلمانان براینست که پیامبر صلی الله علیه وسلم این نوع وحی را نیز مانند قرآن کریم به امت ابلاغ نموده اند.
سنت نبوی مانند قرآن واجب الاتباع است:
با توجه به اینکه سنت نبوی وحی الهی است لذا مانند قرآن کریم واجب الاتباع بوده یک مصدر عمده واساسی برای ثبوت احکام شرعی به شمار میرود وبر همین اساس الله تعالی در آیات متعدد قرآن کریم با به کار بردن شیوه های متعدد به اطاعت وپیروی نمودن از رسولش تاکید فرموده است.
چنانچه در برخی آیات، خداوند متعال اطاعت وپیروی نمودن از رسول وپیامبرش را در ردیف اطاعت خودش ذکر نموده وبه آن مسلمانان را مامور ساخته است که چند نمونۀ آن را میتوان در اینجا تذکر داد.
خداوند متعال فرموده است: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ » ” اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید ” ( ۱: النساء: ۵۹).
ونیز فرموده است « قُلْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْکَافِرِینَ » ، ” بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید. پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد ” ﴿ ۱ : آل عمران: ۳۲﴾ .
در برخی آیات دیگر اطاعت وپیروی از رسول را به طور مستقل در ردیف سایر فرایض قرار داده است طوریکه فرموده است: « وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ » ، ” و نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و پیامبر [خدا] را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید “. (۱: النور: ۵۶).
ودر یک آیت دیگر تنها اطاعت را هدف ومقصد بعثت رسول معرفی نموده، فرموده است : « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ »، ” و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند”. ( ۱: النساء: ۶۴).
در برخی آیات دیگر خداوند متعال پیروی نمودن از رسول را بمثابه پیروی نمودن از خودش قرار داده است طوریکه فرموده است: « مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا »، ” هر کس از پیامبر فرمان برد در حقیقت خدا را فرمان برده و هر کس رویگردان شود ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستادهایم . ( ۱ : النساء: ۸۰).
سنت مانند قرآن یکی از مراجع حل وفصل نزاع به شمار میرود:
سنت ویا حدیث نبوی مانند قرآن کریم یکی از مصادر حل وفصل نزاع واختلافات ذات البینی مسلمانان به شمار میرود.
طوریکه می بینیم خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را امر وتوصیه نموده است تا در هنگام بروز نزاع واختلاف، حل وفصل امور مورد نزاع خویش را به طرف الله جل جلاله ورسول برگزیدۀ وی محمد صلی الله علیه وسلم ارجاع نمایند.
چنانچه در این مورد فرموده است: « فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً »، ” پس هر گاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیک فرجام تراست ( ۱: النساء: ۵۹).
ومنظور از ارجاع ویا برگردانیدن حل اختلاف وخصومات به طرف الله جل جلاله ورسول وی همانا ارجاع وبرگردانیدن امور متنازع فیها به طرف کتاب الله (قرآن کریم)، وشخص رسول در وقت حیات وزنده بودن شان، وسنت واحادیث وی بعد از وفات ایشان است.
نکتۀ بسیار مهمی که در این آیت کریمه به آن تاکید شده این است که خداوند متعال در این آیت ارجاع حل نزاعات در مسایل دینی را به طرف (کتاب وسنت) نشانه وعلامۀ ایمان قرار داده است، طوریکه فرموده است: « إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ »، ” اگر واقعا به خدا و روز بازپسین ایمان دارید “.
خداوند متعال طوریکه ارجاع امور متنازع فیها را به طرف کتاب الله وسنت رسول الله یکی از تقاضاها ویا نشانه های ایمان قرار داده است، هم چنان برعکس ارجاع ننمودن ویا گوش ندادن به حکم رسول ویا مخالفت از حکم وفیصلۀ رسول را در آیات دیگر خلاف تقاضای ایمان قرار داده است .
چنانچه در مورد نفی ایمان از کسانیکه به حکم وفیصلۀ رسول قناعت نمی نمایند، فرموده است: « فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا »، ” ولى چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمىآورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمى که کردهاى در دلهایشان احساس ناراحتى [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند “.( ۱: النساء: ۶۵).
شکی نیست که این حکم یعنی ارجاع وبرگرداندن امور متنازع فیها به طرف کتاب الله، وسنت رسول وی تا روز قیامت ادامه داشته وساری المفعول می باشد، که این در ذات خود دلیل واضحی است بر اینکه سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از مصادر حل وفصل نزاع واختلافات مسلمانان به شمار میرود وشکی نیست که این نکته به ذات خود جایگاه سنت را در دین به خوبی مشخص وواضح میسازد.
سنت مهم ترین وسیلۀ تبیین وتوضیح قرآن کریم است:
سنت ویا حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم علاوه بر اینکه در ذات خود دومین مرجع احکام شرعی ودینی است که این امر به تنهایی جایگاه سنت را روشن می سازد، هم چنان از این جهت که مهم ترین وسیلۀ تبیین وتوضیح مرجع اول احکام اسلامی (قرآن کریم) است، نیزحایز اهمیت فوق العاده می باشد. طوریکه خداوند متعال بیان وتوضیح قرآن کریم را یکی از وظایف عمدۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم قرار داده، فرموده است: « وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿ ۱: سورۀ نحل: ۴۴﴾ . ” و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى . باشد که آنان بیاندیشند “.
چنانچه پیامبر صلی الله علیه وسلم که تمام اخلاق وعملکردهایش ممثل واقعی قرآن بود، به تاسی از این توصیه پروردگارش برخی آیات مجمل ومشکل قرآن کریم را تفسیر وتوضیح نمود، برخی نصوص عام و مطلق قرآن کریم را خاص ومقید ساخت ودر ضمن برخی احکام جدید ومستقل را که در قرآن دیده نمی شد، معرفی نموده فرمود: « أَلاَ إِنِّى أُوتِیتُ الْکِتَابَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ أَلاَ یُوشِکُ رَجُلٌ شَبْعَانُ عَلَى أَرِیکَتِهِ یَقُولُ عَلَیْکُمْ بِهَذَا الْقُرْآنِ فَمَا وَجَدْتُمْ فِیهِ مِنْ حَلاَلٍ فَأَحِلُّوهُ وَمَا وَجَدْتُمْ فِیهِ مِنْ حَرَامٍ فَحَرِّمُوهُ أَلاَ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ لَحْمُ الْحِمَارِ الأَهْلِىِّ وَلاَ کُلُّ ذِى نَابٍ مِنَ السَّبُعِ وَلاَ لُقَطَهُ مُعَاهِدٍ إِلاَّ أَنْ یَسْتَغْنِىَ عَنْهَا صَاحِبُهَا ».
یعنی آگاه باشید که به من کتاب (قرآن کریم )، وهم چنان مانند آن را که حدیث است نیز داده شده است، آگاه باشید که با گذشت وقت وزمان نه چندان دور مرد شکم سیری بیاید، بر تخت واریکه اش تکیه زده وبه شما بگوید: تنها قرآن را با خود داشته باشید! حلال آن را حلال وحرامش را حرام بدانید! آگاه باشید که خوردن گوشت خران خانگی برای شما حلال نیست که قرآن کریم از حرام بودن آن یاد آور نشده است، هم چنان آگاه باشید که حیوان اشک دار که خاصیت پاره کردن را دارد برای شما حلال نیست، هم چنین گرفتن ویا برداشتن مال ومتاع گم شدۀ هیچ انسان حتی کافر معاهد بشما حلال نیست مگر در صورتیکه صاحبش بر اساس عدم نیاز مندی آن را انداخته باشد. ( ۳: ۵۰۳).با توجه به اهمیت سنت در تبیین وتوضیح دین واحکام آن، خداوند متعال در آیات متعدد قرآن کریم کسانی را که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت می ورزند، مورد تهدید وزجر شدید قرار داده وعمل ایشان را سبب نزول عذاب قرار داده است.
با توجه به اهمیت سنت در تبیین وتوضیح دین واحکام آن، خداوند متعال در آیات متعدد قرآن کریم کسانی را که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت می ورزند، مورد تهدید وزجر شدید قرار داده وعمل ایشان را سبب نزول عذاب قرار داده است.
طوریکه یکی از شیوه های تهدید آمیز را در سورۀ حشر ملاحظه می کنیم که خداوند متعال فرموده است: « وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ، ” آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سختکیفر است ” ( ۱: الحشر: ۷).
از این آیۀ کریمه دانسته میشود که تخلف از اوامر ونواهی پیامبر صلی الله علیه وسلم پیامد بسیار بدی داشته، وشخص تخلف کننده با این عملش خودرا هدف عقوبت الهی قرار میدهد. نوعیت این عقوبت ویا عذاب چطور خواهد بود ؟ تفصیل آنرا خداوند متعال در آیت دیگری چنین بیان نموده است: « فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبَهُمْ فِتْنَهٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ، ” پس کسانى که از فرمان او تمرد مى کنند بترسند که مبادا بلایى بدیشان رسد یا به عذابى دردناک گرفتار شوند ” (۱: النور: ۶۳).
در آیه فوق طوریکه دیده میشود خداوند متعال برای تخلف کنندگان از اوامر واحکام پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از این دو وعید را تعیین نموده است:
اول: مواجه شدن با کدام فتنه وبلایی که در نتیجۀ آن انسان ازمسیر هدایت منحرف گردیده، در دامن کفر وضلالت سقوط می کند.
دوم: مواجه شدن به عذاب الیم ودردناک در دنیا ویا در آخرت. در دنیا به وسیلۀ قتل، مرضهای مهلک، وسایر آفات وحوادث تلخ وکشنده ای که کفار بسا اوقات با آن مواجه می شوند. عذاب الیم در آخرت همانا جهنم وآتش دوزخ است.
در یک آیت دیگر خداوند متعال عدم اطاعت از سنت پیامبر را مرادف اطاعت از هوا وهوس قرار داده است یعنی کسیکه از سنت پیامبر اطاعت نکند حتما از هوا وخواهش های خود اطاعت می کند که پیامد زشتی را در قبال دارد. چنانچه فرموده است: « فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ » . ” پس اگر تو را اجابت نکردند بدان که فقط هوسهاى خود را پیروى مى کنند و کیست گمراه تر از آنکه بى راهنمایى خدا از هوسش پیروى کند؟ بى تردید خدا مردم ستمگررا راهنمایى نمى کند “(۱: القصص: ۵۰).
وهم چنان نتیجه وپیامد زشت وشوم عدم اطاعت از سنت وروش پیامبر را خود پیامبر صلی الله علیه وسلم در یک حدیث چنین بیان داشته اند: « کلکم یدخل الجنه إلا من أبی، فقالوا: یا رسول الله! ومن یأبی؟! قال: من أطاعنی دخل الجنه، ومن عصانی فقد أبی» .
یعنی همۀ شما داخل بهشت خواهید شد مگر کسیکه از رفتن به بهشت خودش ابا ورزد. اصحاب با لهجۀ بسیار شگفت انگیز پرسیدند: ای رسول خدا کسی هست که از رفتن به جنت ابا ورزد؟ پیامیر صلی الله علیه وسلم فرمودند: کسیکه از من اطاعت کند بهشت خواهد رفت ولی کسیکه نافرمانی مرا کند او از رفتن به بهشت ابا ورزیده است (۴: ۶۸۵۸).
اکنون به خاطر توضیح بیشتر میتوان دونمونۀ زنده را برای اطاعت از سنت وروش پیامبر صلی الله علیه وسلم وعدم اطاعت از آن که درعصر خود پیامبر صلی الله علیه وسلم اتفاق افتاده بود، به طور مثال ذکر کرد.
در مورد شتافتن به طاعت پیامبر صلی الله علیه وسلم که شیوۀ هر مسلمان صادق وراستین است حدیثی آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم در دست مردی انگشتری طلایی را مشاهده نمود، برایش گفت: « یعمد أحدکم إلی جمره من نار فیضعها فی یده ». یعنی جای بس تعجب است که کسی از شما اخگری ازآتش را عمدادر دستش می نهد! سپس انگشتری را از دست آن شخص بیرون نموده دور انداختند. زمانیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم از مجلس برخاسته رفتند وانگشتری طلایی هم روی زمین افتاده بود. مردمان موجود در صحنه به صاحب انگشتری گفتند: چه میشود که انگشتری ات را برداشته واز آن مستفید شوی؟ صاحب انگشتری گفت: « والله لا آخذه وقد طرحه رسول الله صلی الله علیه وسلم » (۱۰: ۸۶۷). یعنی قسم به خدا چیزی را که پیامبرصلی الله علیه وسلم دور انداخته باشد، من هرگزآنرادردستم نخواهم گرفت .
این است نمونۀ زنده اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وسلم ،نمونۀ عدم اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وسلم را با پیامد زشت ان در روایت دیگری باید دید.
در روایات آمده است که مردی نان ویا غذا را به دست چپش میخورد. پیامبر صلی الله علیه وسلم امر فرمود تا نان را به دست راستش بخورد، اما آن شخص بر اساس تکبر وخود خواهی از اجابت وپذیرفتن امر پیامبر صلی الله علیه وسلم امتناع ورزیده به دروغ گفت: من نمیتوانم. پیامبر صلی الله علیه وسلم از این برخورد وی ناراحت شده در موردش دعای بد نموده فرمود: « لا استطعت » یعنی برای همیش نتوانی. در همان لحظه دست آن مرد خشک شد وبعد از آن دوباره قادر نشد تا دستش را تا دهانش بالا کند ( ۱۰: ۸۳۸).
اکنون تفاوتی را که میان این دونفر است، میتوان درک کرد که یکی به اساس تکبر میگوید من به دست راستم غذا خورده نمیتوانم ودیگری میگوید من هرگز آماده نیستم تا انگشتری را که پیامبر صلی الله علیه وسلم انداخته است دوباره بدست خود بگیرم.
اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وسلم وسنت وی یکی از تقاضاهای (کلمۀ شهادت) به شمار میرود.
عمل نمودن به سنت از مقتضیات شهادت به رسالت پیامبر است
نقطۀ مهم دیگر در مورد جایگاه سنت در دین اینست که اطاعت وپیروی نمودن از پیامبر صلی الله علیه وسلم وعمل نمودن به سنت ایشان یکی از مقتضیات عمدۀ شهادت دادن به رسالت آنجناب است ؛ زیرا تقاضای خواندن وگفتن کلمه شهادت ( أشهد أن محمدا رسول الله ) طوریکه علماگفته اند، پنج چیز است: (۱) اطاعت وپیروی نمودن از اوامر وفرامین پیامبر صلی الله علیه وسلم. (۲) تصدیق کردن به تمام گفته ها وفرموده های او. (۳) باز ایستادن از همه آن چیزی که پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن منع فرموده است. (۴) محبت داشتن با پیامبر، ویا دوست داشتن پیامبر بیشتر از دوست داشتن هر کس دیگر. (۵) انجام دادن تمام عبادات مطابق روش وطریقه او .
نیازمندی تمام علوم ومعارف اسلامی به سنت:
نقطه مهم دیگری که جایگاه حدیث ویا سنت را در دین اسلام مشخص می سازد این است که فهم ودرک سایر علوم ومعارف اسلامی مانند تفسیر، عقاید،فقه، واصول فقه بدون شناخت ومعرفت سنت ویا حدیث امکان پذیر نمی باشد، وهرعالم مفسر، متکلم، فقیه ویا اصولی اگر در مورد سنت، انواع ومشخصات آن آگاهی کامل نداشته باشد، بسیار زود مرتکب خطا واشتباه گردیده، دیگران را هم در خطا افگنده از مسیر سالم منحرف میگردد.
بدون در نظر داشت سنت، عمل نمودن بر دین ممکن نیست:
علاوه بر آنچه گفته شد، هر مسلمان باید به خاطر داشته باشد که به غرض اقامت دین وعمل نمودن بر احکام ومقررات آن، برگشت ورجوع نمودن به طرف سنت ویا حدیث یک ضرورت غیر انکار نا پذیر تلقی می گردد زیرا کسیکه تنها به قرآن اکتفا نماید وچنین گمان داشته باشد که قرآن به تنهایی کفایت می کند، پس شیوه وکیفیت ادا کردن نماز، شروط، ارکان واوقات آن وهم چنان نصاب ومقدار زکات، مفطرات وشکننده های روزه را از کجا میتواند اخذ نماید؟.
بر همین اساس پیامبر صلی الله علیه وسلم گاهی سنت را مثل قرآن قرار داده،گاهی عمل به سنت را به مثابۀ عمل به قرآن قرار داده است. طوریکه در مورد مماثلت سنت با قرآن فرموده است: « ألا وإنی أو تیت القرآن ومثله ومعه »، ” به من قرآن ومثل آن نیز داده شده است ” (۳: ۵۰۳) .
ودر مورد اینکه حرمت ثابت شده با سنت، به مثابۀ حرمت ثابت با قرآن است، فرموده است: « ألا وإن ما حرم رسول الله مثل ما حرم الله »، یعنی آنچه را رسول حرام قرار داده مانند همان چیزهاییست که خداوند حرام قرار داده است (۲: ۱۲).
پس از روایات فوق این حقیقت را هر کس میتواند درک نماید که سنت ویا حدیث در صورتیکه از صحت برخوردار بوده وبه ثبوت رسیده باشد، بر اساس احادیث فوق در وجوب پیروی واتباع مثل قرآن بوده، عمل کردن مطابق آن، امریست حتمی وضروری، طوریکه بدون در نظر داشت آن عمل نمودن بر قرآن واحکام آن امر غیر ممکن به نظر میرسد.از لابلای گفته های فوق که سنت مانند قرآن وحی الهیست وسنت مانند قرآن واجب الاتباع است وسنت با قرآن یکجا مصدر دین وتشریع اسلامی است، بدون در نظر داشت سنت عمل نمودن به دین واحکام آن ممکن نیست، وهم چنان سنت وسیلۀ مهم توضیح وتبیین قرآن است، از لابلای تمام گفته های فوق این حقیقت معلوم میگرددکه سنت وقرآن هردو با یکدیگر طوری تلازم دارندکه ( لا إله إلا الله) و ( محمد رسول الله ) با یکدیگر متلازم اند لازمه قرآن وسنت با یکدیگر، مانند لازمه ( لا إله إلا الله) و ( محمد رسول الله) با یکدیگر است:
از لابلای گفته های فوق که سنت مانند قرآن وحی الهیست وسنت مانند قرآن واجب الاتباع است وسنت با قرآن یکجا مصدر دین وتشریع اسلامی است، بدون در نظر داشت سنت عمل نمودن به دین واحکام آن ممکن نیست، وهم چنان سنت وسیلۀ مهم توضیح وتبیین قرآن است، از لابلای تمام گفته های فوق این حقیقت معلوم میگرددکه سنت وقرآن هردو با یکدیگر طوری تلازم دارندکه ( لا إله إلا الله) و ( محمد رسول الله ) با یکدیگر متلازم اند. پس کسیکه سنت را نپذیرد، قرآن را نیز نپذیرفته است.
برهمین اساس امام سیوطی رح انکار از سنت را کفر قرار داده، گفته است: « من أنکر کون حدیث النبی صلی الله علیه وسلم قولا کان أو فعلا بشرطه المعروف فی الأصول حجه، کفر وخرج عن دائره الإسلام وحشر مع الیهود والنصاری . .»، یعنی کسیکه از حجت ودلیل بودن حدیث نبوی اعم از اینکه قولی باشد آن حدیث یا فعلی، انکار ورزد البته بعد از اینکه شرایط ومعیار های پذیرفته شدۀ صحت حدیث دران موجود باشد، آن شخص به سبب انکار نمودنش از حجت ودلیل بودن سنت کافر گردیده واز دائرۀ اسلام بیرون میگردد وروز قیامت با یهود ونصاری یکجا حشر میگردد (۸: ۵).
با توجه بر اهمیت، مقام ویا منزلتی که سنت ویا حدیث در چوکات شریعت اسلامی دارد، پیامبر صلی الله علیه وسلم همواره امتش را به حفظ وروایت حدیث ونقل بدون کم وکاست آن ترغیب وتشویق نموده، فرموده اند: « نضر الله امرءاً سمع مقالتی فوعاها وحفظها ثم أداها کما سمعها »، ” خداوند آن مرد را تر وتازه نگهدارد که به قول وحرف من گوش می نهد وسپس آن را حفظ می کند وطوریکه شنیده به دیگران می رساند”، (۳: ۴۰۴).
وهمچنان پیامبر صلی الله علیه وسلم بعد از ارائۀ خطبه تاریخی حجه الوداع مردم وسامعین حاضر در صحنه را به تبلیغ آنچه شنیده اند امر نموده، فرمودند: « فلیبلغ الشاهد منکم الغائب، فرب مبلغ أوعی من سامع » (۴: ۶۷).
یعنی اشخاص حاضر در صحنه باید به افراد غایب از صحنه ابلاغ نماید ؛ زیرا بسا افرادیکه مستقیما نشنیده اند نسبت به کسانی که شنیده اند شاید فهمیده تر باشند.
این بود نکات چندی پیرامون (سنت وجایگاه رفیع آن در دین اسلام) که بمناسبت اعادۀ چاپ مجلۀ علمی وتحقیقی شرعیات خدمت خوانندگان تقدیم شد. خدا کند که ما مسلمانان با رجوع نمودن مجدد وصادقانه به طرف کتاب الله وسنت رسول الله صلی الله علیه وسلم که راز ورمز واقعی وحدت ویکپارچه گی مسلمانان است، عزت وشرف سلب شده ویا از دست رفتۀ خودرا دوباره به دست بیاوریم.
نتایج
آنچه را که زیر عنوان نتایج باید گنجانید امور ذیل اند:
سنت در لغت معنای راه وروش، طریقه ویا شیوه را خوب باشد یا بد افاده میکند ودر اصطلاح عبارت است از هر قول، فعل، اقرار ویا تائیدی که از پیامبر صلی الله علیه وسلم صادر شده باشد.
سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از لحاظ اینکه دومین دستور فکری وعملی مسلمانان ویا به عبارت دیگر دومین مصدر شریعت اسلامی ودر عین زمان مبین ومفسر مصدر اول قرآن کریم بوده در دین اسلام از اهمیت وجایگاه ویژه ای برخوردار می باشد .
فهم وتفسیر قرآن ونیز عمل نمودن به احکام آن بدون در نظر داشت سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم امریست غیر ممکن وغیر عملی.
سنت ویا حدیث هم مانند قرآن وحی الهی است.
سنت هم مانند قرآن واجب الاتباع بوده ویک مصدر عمده واساسی برای ثبوت احکام شرعی به شمار میرود.
سنت ویا حدیث نبوی یکی از مصادر حل وفصل نزاع واختلافات ذات البینی مسلمانان به شمار میرود.
سنت ویا حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم علاوه بر اینکه در ذات خود دومین مرجع احکام شرعیست.از این جهت نیز که وسیلۀ تبیین وتوضیح مرجع اول احکام اسلامی (قرآن کریم) است، حایز اهمیت فوق العاده می باشد.
خداوند متعال در آیات متعدد کسانی را که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت می ورزند مورد تهدید، زجر وعتاب شدید قرار داده است.
اطاعت وپیروی از پیامبر صلی الله علیه وسلم وعمل نمودن به سنت او یکی از مقتضیات عمدۀ ایمان داشتن به رسالت وی است.
بدون برگشت به طرف سنت اقامۀ دین وعمل نمودن به آن امریست غیر ممکن .
تلازم سنت با قرآن مانند تلازم ( لا إله إلا الله ) و( محمد رسول الله ) است.