ندای ایمان در پرتو قرآن و سنت


ارکان اسلام
س ۱ : جبرئیل پرسید: ای محمد ص در مورد اسلام به من خبر ده؟
ج ۱ : پیامبر ص فرمود: اساس اسلام بر پنچ چیز استوار است:
۱) شهادتدهی – لاإلهإلاالله: هیچ معبودی شایسته پرستش حقیقی نیست مگر خدای یکتا – که فقط او شایسته پرستش حقیقی است.
۲) نماز خواندن: ادا کردن ارکان، واجبات و شرطهای نماز همراه آرامش، خضوع و خشوع برای خداوند یکتا.
۳) زکات دادن: حد نصاب زکات و موارد پرداخت آن در ابواب فقهی، به طور مفصل به وسیله احادیث، شرح داده شده است.
۴) روزه گرفتن ماه رمضان: خودداری کردن از خوردن، نوشیدن و نزدیکی کردن با همسر و همه چیزهایی که باعث باطل شدن روزه از هنگام طلوع خورشید تا غروب آفتاب میشود (از نماز صبح تا نماز مغرب) همراه داشتن نیت روزه.
۵) حج کردن: زیارت خانه کعبه، برای کسی که توانایی مالی و بدنی دارد، بطوری که راه امن باشد و خطر جانی دربر نداشته باشد. (رواه مسلم).
ارکان ایمان
س ۱: جبرئیل پرسید: ای محمد ص در مورد ایمان به من خبر ده؟
ج ۱: پیامبر ص فرمود: ایمان شامل موارد زیر است:
۱) ایمان آوردن به خدا: اعتقاد داشتن به اینکه خداوند پدیدآورنده تمام هستی است، به غیر از خدا، هیچ پرستششوندهای شایسته پرستش حقیقی نیست، خداوند دارای اسماء و صفاتیست که شایسته شکوه و جلال اوست و شبیه به هیچ مخلوقی نیست.
﴿ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ﴾ (شوری/ ۱۱).
«هیچ چیزی مانند او نیست».
۲) ایمان داشتن به ملائکه: مخلوقاتی هستند که از نور بوجود آمدهاند، مسئول انجام دادن اوامر و فرمانهای خداوند هستند، که ما آنها را نمیبینیم.
۳) ایمان داشتن به کتابهای آسمانی: از جمله صحف ابراهیم و دیگر پیامبران ‡ مثل صحفها، زبور، تورات، انجیل و قرآن، که نسخکننده تمام کتابهای آسمانی قبل از خودش است.
۴) ایمان داشتن به رسولان خدا: اولین رسول نوح و آخرین آنها محمد ص است.
۵) ایمان داشتن به روز آخرت: روز حساب است، که در آن روز اعمال انسانها محاسبه و هر کس به جزای اعمال خیر یا شر خود خواهد رسید.
۶) ایمان داشتن به قضا و قدر، خیر و شر آن: راضی بودن به آنچه که خداوند برای انسان تقدیر کرده است (رواه مسلم).
معنای اسلام و ایمان
س ۱: اسلام چیست؟
ج ۱: اسلام یعنی تسلیم شدن مطلق برای خدا در یکتاپرستی و یگانه دانستن او، پایبند بودن در اطاعت کردن از خداوند و دوری جستن از شریک قرار دادن برای اوست. خداوند میفرماید :
﴿ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾ (بقره/ ۱۱۲).
«آری کسی که از هر جهت، تسلیم حکم خدا گردد و نیکوکار شود مسلماً اجرش نزد خدای بزرگ است و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی در دنیا و آخرت نخواهد بود».
پیامبر ص میفرماید:
[الإسلام أن تشهد أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسولالله، تقیم الصلاه وتؤتی الزکاه وتصوم رمضان وتحج البیت إن استطعت إلیه سبیلا: اسلام یعنی: شهادت دادن بر وحدانیت خدا و پرستش او به تنهایی و شهادت دادن به اینکه محمد ص فرستاده خداست و بر پا داشتن نماز و دادن زکات و روزه گرفتن رمضان و زیارت خانه خدا برای کسی که توانایی مالی و بدنی داشته باشد]. (رواه مسلم).
س ۲: ایمان چیست؟
ج ۲: ایمان اعتقاد داشتن در قلب و اقرار کردن از طریق زبان و عمل کردن به آنها از طریق اعضا و اندامهای بدن است. به عبارت دیگر ایمان، قول قلب (تصدیق و انقیاد) قول لسان (اقرار کردن زبان به کلمه شهادتین) عمل قلب و عمل جوارح است. خداوند میفرماید:
﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾ (حجرات/ ۱۴).
«(ای رسول) اعراب (بنیاسد) که (بر تو منت گذاشته) و گفتند: ما (بدون جنگ و نزاع) ایمان آوردیم، به آنها بگو: شما که ایمانتان (از زبان) به قلب وارد نشده حقیقتاً هنوز ایمان نیاوردهاید پس بگویید: اسلام آوردیم (و از خوف جان به ناچار تسلیم شدیم)».
پیامبر ص فرمود:
[الإیمان أن تؤمن بالله وملائکه وکتبه ورسله والیوم الآخر وتؤمن بالقدر خیره وشره: ایمان یعنی باور داشتن همراه یقین به خدا، ملائکه، کتابهای آسمانی، پیامبران، روز قیامت و قضا و قدر، هم از نظر شر و هم از نظر خیر]، امام حسن بصری / میفرمود: [ایمان با آرزو و تمنای (ای کاش گفتن) ایمان کردن به دست نمیآید، بلکه ایمان چیزی است که باید در قلب انسان فرو برود و با عمل کردن به واجبات ایمان، آن را تصدیق کند] (رواه مسلم).
س ۳: خدایت کیست؟
ج ۳: خدایم کسیست که مرا به فضل و لطف خویش خلق کرده، پرورش داده و خالق همه مخلوقات است خدا کسی است که تنها او را پرستش میکنم و هیچ کسی را غیر او نمیپرستم. خداوند میفرماید:
﴿ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴾ (حمد/ ۲).
«حمد و ستایش برای خدایی است که خالق و بوجودآورنده تمام جهانیان است».
س ۴: دینت چیست؟
ج ۴: دین من اسلام است، و اسلام دینیست که قرآن و حدیث از نظر اطاعت و عبادت خداوند بر آن دلالت دارند. خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ ﴾ (آلعمران/ ۱۹).
«دین نزد خدا اسلام است».
س ۵: پیامبرت کیست؟
ج ۵: پیامبر من محمد ص است، و او محمد ص پسر عبدالله پسر عبدالمطلب پسر هاشم، پیامبر و فرستاده خداوند برای همه مردم جهان است که در مکه متولد شده و مادرش آمنه دختر وهب نام دارد.
خداوند میفرماید:
﴿ قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا ﴾ (اعراف/ ۱۵۸).
«بگو ای مردم: من فرستاده و پیامبر خداوند به سوی همه شما هستم».
محمدبن عبدالله ص آخرین پیامبر و ختمکننده آنها است و بعد از او هیچ پیامبر و فرستادهای نیست، خداوند در سوره احزاب آیه چهل نیز به رسول و خاتمالأنبیاء بودن محمد ص اشاره میکند و در مورد زیدبن حارثه که در خانه پیامبر ص پرورش مییافت و اعراب جاهلیت او را فرزند خوانده پیامبر ص میخواندند، صراحتاً بیان میکند که محمد ص، پدر هیچ یک از مردان شما نیست بلکه رسول خدا و خاتمالأنبیاء است.
﴿مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ ﴾ (احزاب/ ۴۰).
«محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست، بلکه رسول خدا و پایاندهنده پیامبران است».
﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴾ (علق/ ۱).
«بخوان به نام پروردگارت که تو را خلق کرده است».
اولین آیهای است که به واسطه امین وحی جبرئیل بر رسول خدا نازل شد و با نزول آن وظیفه سنگین ابلاغ دین اسلام از سوی پیامبر آغاز گردید. خداوند در سوره مدثر میفرماید:
﴿ یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ – قُمْ فَأَنذِرْ ﴾ (مدثر/ ۱-۲).
«ای مرد جامه به خود پیچیده برخیز و مردم را از عذاب خدا بترسان».
در چهل سالگی وحی بر او نازل شد، و سیزده سال بعد از بعثتش به مدینه هجرت کرد، ده سال در مدینه ماند و در سن ۶۳ سالگی آنجا وفات یافت، اولین چیزی که پیامبر ص مردم را به سوی او میخواند، توحید (یکتاپرستی) بود. و یکتاپرستی (لاإلهإلاالله) است. یعنی هیچ معبود و پرستششوندهای بجز خداوند بزرگ شایسته پرستش و عبادت نیست و خداوند به پیامبر ص امر کرد که خدا را به تنهایی بخواند و به هنگام دعا کردن، هیچ شریکی برای خدا مثل مشرکانی که در زمان پیامبر ص برای خداوند شریک قرار میدادند، قرار ندهد. خداوند به پیامبر ص فرمود:
﴿ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴾ (جن/ ۲۰).
«(ای محمد به مردم) بگو: من خدای خود را به یگانگی میپرستم و هرگز احدی را با او شریک نمیگردانم».
[الدعاء هو العباده: دعا همان عبادت است] (رواه ترمذی و حدیث حسن است).
واجب است که مسلمانان در دعا کردن و عبادت نمودن خداوند، هیچگونه شریکی برای او قرار ندهند و هیچ کسی را غیر از خداوند نخوانند حتی اگر پیامبر ص یا اولیاء خداوند باشند، و غیر از خدا، مردگان و انسانهای ناتوان که خود مخلوقند، همگی از دفع کردن ضرر از انسان، ناتوان و عاجزند. خداوند میفرماید:
﴿ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ – أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیَاء وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ﴾(نحل/ ۲۱-۲۲).
«و آنچه را غیر از خدا عبادت میکنید و میخوانید هیچ چیزی خلق نکردهاند و اثری در عالم به نفع خلق ندارند و خودشان هم خلق شدهاند. اینها مردهاند و از حیات و زندگی بیبهرهاند و هیچ حس و شعوری ندارند که چه هنگام مبعوث میشوند».
س ۶: عقیدهات در مورد روز قیامت و حکم کسی که انکار روز قیامت را میکند چیست؟
ج ۶: این است که ایمان داشتن به روز قیامت واجب و آن جزئی از ایمان است و ایمان داشتن به خدا بدون آن ممکن نیست، و کسی که مخلوقاتش را برای اولین بار از نیستی و عدم خلق کرده است بر خلق کردن دوباره آنها قادر است. و کسی که بعثت روز قیامت را رد کند کافر است و تا ابد در جهنم میماند. خداوند میفرماید:
﴿ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ -قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّهٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ﴾(یس/ ۷۸-۷۹).
«برای ما مثلی (جاهلانه) زد در حالی که خلقت خویش را فراموش کرده بود، گفت: این استخوانهای پوسیده را دوباره، چه کسی زنده میکند. (ای رسول ما) بگو: آن خدایی زنده میکند که اول بار آنها را حیات بخشیده و زنده کرده و او به هر خلقتی دانا و قادر است».
س ۷: علامت و نشانههای یک مرگ زیبا و دلپذیر و راحت برای کسی که میمیرد چیست؟
ج ۷: علامات یک مرگ دلپذیر برای انسان زیاد هستند، هر مسلمانی بمیرد در حالی که یکی از این نشانهها را داشته باشد مژده و بشارت برای اوست.
۱) در هنگام مرگ، کلمه شهادتین (أشهد أن لا إله إلا الله و أن محمداً رسولالله) را بر زبان بیاورد.
۲) در شب یا روز جمعه بمیرد.
۳) در هنگام مرگ عرق از پیشانیش سرازیر شود.
۴) در هنگام مرگ طلب شهادت، در میدان جهاد داشته باشد.
۵) مردن در حال جهاد در راه خدا، شامل کسی میشود که در راه خدا کشته شود و یا به خاطر طاعون، استفراغ، اسهال و یا هر دردی که انسان در شکمش دارد، میمیرد.
۶) کسی که با غرق شدن و یا آتش گرفتن میمیرد.
۷) زنی که در حال نفاس (خونی که بعد از تولد بچه از فرج زن بیرون میآید) میمیرد.
۸) به سبب مریضی سینه پهلو مردن، این مریضی یک نوع ورم کردن است که در پرده غشای داخلی پهلوی انسان بوجود میآید و باعث شدت درد و گرم شدن بدن میشود.
۹) مردن به دلیل بیماری سل.
۱۰) مردن در راه دفاع از دین و جان و مال.
۱۱) مردن در هنگام نگهبانی دادن در راه خدا و مواظبت از سرزمین اسلامی.
۱۲) مردن در هنگام انجام دادن عمل صالحی، مثل گفتن شهادتین، در حال روزه بودن یا صدقه و زکات دادن.
کل احادیث این بحث را میتوان به طور مفصل در کتاب (أحکام الجنائز) علامه محدث، شیخ محمد ناصرالدین الألبانی از صفحه ۳۴ به بعد مطالعه کنید.
[الشهداء سبعه سوی القتل فی سبیل الله: المطعون شهید والغرق شهید، وصاحب ذات الجنب شهید والمبطون شهید والحرق شهید والذی یموت تحت الهدم شهید والمرأه تموت بجمع شهیده: به غیر از کسی که در راه خدا کشته میشود، شهداء هفت دستهاند: کسی که به مرض طاعون میمیرد، کسی که غرق میشود، کسی که به سینه پهلو میمیرد، کسی که به درد شکم میمیرد، کسی که به خاطر سوختن میمیرد و کسی که در زیر آوار و ویرانی میمیرد و زنی که در هنگام زایمان نوزادش میمیرد] (رواه حاکم وصححه الحاکم ووافقه الذهبی).
پیامبر ص فرمود:
[من قال لا إله إلا الله ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنه، ومن صام یوماً ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنه ومن تصدق بصدقه ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنه: کسی که لاإلهإلاالله بگوید به خاطر رضای خدا و خالصانه برای او و در آن هنگام بمیرد داخل بهشت میشود و کسی که یک روز، روزه بگیرد برای بدست آوردن رضای خدا و در آن هنگام بمیرد، داخل بهشت میشود، و کسی که صدقه بدهد، برای بدست آوردن رضای خدا و در آن هنگام بمیرد داخل بهشت میشود] (آلبانی میفرماید: اسناد آن صحیح است).
تألیف:
محمد بن جمیل زینو
مترجم:
علی صارمی